من کشته شدم، در تاریخ ۷ آبان ماه ۱۴۰۱. فقط ۸ سالم بود، فرزند محمد و مریم بودم. من با خواهرم نادیا و پدر و مادرم در پیرانشهر از توابع استان آذربایجان غربی زندگی میکردیم.
روایت کوتاهی دارم، به کوتاهی عمر زندگیم….
با شروع اعتراضات سراسری بعد از کشته شدن مهسا امینی، در پیرانشهر هم تجمعات و تظاهرات گسترده ای شکل گرفت. اونجا نیروهای سرکوبگر به معترضین با گلوله های جنگی شلیک میکردن. من روز ۷ آبان وقتی داشتم از مدرسه برمیگشتم هدف شلیک گلوله تک تیر اندازای نیروهای امنیتی قرار گرفتم. اونا با گلوله جنگی به سرم شلیک کردن. بعدش به بیمارستان منتقل شدم و تحت عمل جراحی قرار گرفتم ولی از زیر عمل بیرون نیومدم و چشم از دنیا فرو بستم….
منو در زادگاهم پیرانشهر به خاک سپردن و مراسم سوم رو دو روز بعد در تاریخ ۹ آبان ۱۴۰۱ برگزار کردن.
بعد از مرگم نیروهای امنیتی خانوادمو تحت فشار گذاشتن که اعلام کنن من بر اثر داشتن تومور مغزی و سرطان از زیر عمل زنده بیرون نیومدم، اونا مجبور شدن بگن مرگ من هیچ ربطی به اعتراضات پیرانشهر نداشته.
نمیدونم به کدامین جرم منو کشتن؟؟ با آرزوهای کودکی زیر خروارها خاک سرد آرمیدم….منو فراموش نکن و در روز آزادی به یادم باش…💔
#مهسا_امینی
#علیه_فراموشی