من کشته شدم، در تاریخ ۱ آذر ماه ۱۳۹۸. سی و چهار سالم بود، متولد؟. اهل و ساکن آبادان بودم.
با شروع اعتراضات سراسری بعد از گرون شدن ناگهانی قیمت بنزین در آبان ۹۸، دامنه اعتراضات به آبادان هم کشیده شد. روز ۲۵ آبان ماه بود که منم در کنار هموطنام به خیابون رفتم و نارضایتی خودمو از وضع موجود در ایران فریاد زدم. اونروز نیروهای مزدور امنیتی منو دزدیدن، در بازداشتگاه تحت شکنجه های شدیدی قرار گرفتم. تا حد مرگ منو کتک زدن، با کابل بر بدن نحیف من ضربه میزدن، تمام بدنم کبود شده بود، حتی جنایتکارا مثل حیوونای وحشی پاهای منو با دندان گاز گرفتن، روی تنم آثار عمیقی از جای دندون گرفتگی دیده میشد. من نهایتا تاب نیاوردم و زیر شکنجه چشم از دنیا فرو بستم….
از اونطرف خانوادم وقتی به خونه برنگشتم با نگرانی همه جا رو به دنبالم گشتن ولی اثری از من پیدا نکردن. روز ۱ آذر ماه ۱۳۹۸، مامورای امنیتی پیکر شکنجه و زخمی شده منو با بیرحمی بردن جلوی خونه پدرم رها کردن…خانوادم که تا اون موقع از سرنوشت من بیخبر بودن ناگهان پشت در خونه با جسد من مواجه شدن.
هموطن من یکی از جانباخته های گمنامم که اطلاعات بیشتری در موردم موجود نیست. من در راه آزادی وطنم مبارزه کردم و بهای سنگینی پرداخت کردم. نذار خونم پایمال بشه، تو هم در راه نابود کردن حکومت جنایتکار تلاش کن و روزی که پیروز شدی از منم یاد کن…💔
#مهسا_امینی
#علیه_فراموشی