top of page
Writer's pictureLoabat

من ⁧ مصطفی مباشر⁩ هستم.


من کشته شدم، در تاریخ ۵ آذر ماه ۱۴۰۱. سی و چهار سالم بود، متولد ۸ فروردین ماه ۱۳۶۷. اهل شهرستان استهبان در استان فارس و ساکن شیراز بودم، شغلم کارگر جوشکاری بود.

‏وقتی اعتراضات سراسری بعد از کشته شدن مهسا امینی شروع شد، منم که دغدغه آزادی وطن و هموطنامو داشتم در کنار مردم معترض تو شیراز به خیابون رفتم. روز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ توی تظاهرات شرکت کردم و توسط نیروهای امنیتی ربوده شدم. من دو ماه تموم توی بازداشتگاه تحت شکنجه های شدید قرار گرفتم، عاقبت تاب نیاوردم و زیر شکنجه مزدورا کشته شدم…

‏از اون طرف خانوادم وقتی دیدن خونه برنگشتم خیلی نگران شدن و همه جا رو دنبالم گشتن، همه بیمارستانها، سردخونه ها و ارگانهای دولتی ولی هیچ اثری از من پیدا نکردن.

‏وقتی از بازداشت من مطلع شدن مامورا تهدید کردن که خبر بازداشت نباید رسانه ای بشه ولی بعد از گذشت دو ماه در تاریخ ۵ آذر ماه تماسی با خانوادم گرفته شد و ازشون خواستن برای شناسایی جنازه من مراجعه کنن. وقتی اونا رفتن و جسدمو شناسایی کردن مجددا به شدت تهدید شدن که نباید قتل من رسانه ای بشه و علت فوت هم باید ایست قلبی عنوان بشه و اگر قبول نکنن جنازه رو تحویل نمیدن.

‏پزشک قانونی علت فوت رو نامعلوم اعلام کرد! و وقتی خانوادم ازشون سئوال کردن چرا نامعلومه؟ نیروهای امنیتی تهدیدشون کردن و گفتن باید سکوت کنن چون برای بقیه اعضای خانواده هم مشکل درست میکنن.

‏پیکر بیجون من با حضور گسترده نیروهای امنیتی و لباس شخصیها، مظلومانه در سکوت خبری و تو شیراز به خاک سپرده شد. اونایی که موقع خاکسپاری جسد منو دیدن از شکستگی بینی و کبودی صورت و بقیه اعضای بدنم خبر دادن.

‏بعد از کشته شدنم خونمون تا چند روز شدیدا تحت کنترل نیروهای امنیتی بود.

‏هموطن من قبل از کشته شدنم به دوستام گفتم: نمیخوام بمیرم، میخوام فلاکت آخوندا رو ببینم! من دیگه تو این دنیا نیستم ولی مطمینم همه هموطنام بزودی اون روز رو میبینن، وقتی وطن آزاد شد از منم یاد کن.. 💔

bottom of page